بسیاری از باغبانان به اندازه گونه های گیاهی کتاب جمع می کنند. اکنون که در حال حرکت هستیم، با مشکل حذف یک کتابخانه گسترده روبرو هستم که از دوازده سال پیش که به این بخش از هرفوردشایر آمدیم، ویرایش جدی نداشته است. تمرین جالبی است، گاهی دشوار، گاهی دردناک، اما به طرز عجیبی کاتارتیک. و این باعث می شود که در مورد رابطه کتاب، باغبانی و باغبان فکر کنم.
من مطمئن هستم که باغبان ها بیشتر از سایر علاقمندان یا فعالیت های نیمه حرفه ای می نویسند، بیشتر می خوانند و کتاب جمع می کنند. در حالی که اکثر زنبورداران، سگپروران، سفالگران و گلدوزیها احتمالاً یک یا دو قفسه خوب دارند، من فکر نمیکنم که آنها کتابخانههای چند قفسهای که بسیاری از باغبانها دارند، ندارند. چرا این هست؟
تا حدودی فکر می کنم به این دلیل است که باغبانی مدرن ارتباط زیادی با اطلاعات دارد. در حالی که هسته سنتی باغبانی مجموعهای از مهارتها و تواناییهای شهودی است، نوعی از باغبانی که ما در آن افراط میکنیم (اگر علاقهمند هستیم) یا آن را حرفهای میکنیم (اگر خوب باشد … حرفهای) هم هنر و هم علم است. اولی مستلزم تغییر مداوم و بیان ایده های متفاوت و اغلب رقیب و دومی دسترسی به داده های سخت است. ما می خواهیم بدانیم دن پیرسون در مورد چه فکر می کند Veronicastrum virginicum و همچنین شرایطی که Veronicastrum دوست دارد در چه شرایطی رشد کند (اما ما علاقه چندانی به این نداریم که دن پیرسون دوست دارد در چه شرایطی زندگی کند – هیچ مجله “Hello” در دنیای باغ وجود ندارد و من مطمئن نیستم که حتی وجود داشته باشد. یک ستون شایعات کاربردی در هر کجا).
باغبانان و همکاران مدرن و شگفتانگیز آنها – طراحان باغ، نویسندگان و ارتباطات عالی هستند. بیشتر از بسیاری از زمینه های دیگر تلاش انسانی. به نظر می رسد که تمایل شدیدی برای به اشتراک گذاشتن و پخش ایده ها، دانش و نظرات وجود دارد. باغبانی در نهایت یک تجارت اجتماعی شگفت انگیز است. گیاهکار همیشه به دنبال چیزهای جدید است، و این معمولاً از طریق تعامل با دیگران به دست میآید: بازدید از باغ، جلسه باشگاه یا نمایشگاه مهد کودک. انتقال ایده ها از طریق چاپ (یا معادل دیجیتال مدرن آن) بدیهی ترین چیز بعدی است.
باغبانی و طراحی باغ از این نظر خوش شانس هستند که به نظر می رسد افرادی را جذب می کنند که واقعاً نوشتن را دوست دارند و آن را به خوبی انجام می دهند. به نظر می رسد که انتقال ایده ها به صورت چاپی یک انتظار واقعی در یک نقطه خاص از حرفه شخصی است. نتیجه این است که تعداد زیادی کتاب وجود دارد. کتاب باغ به خودی خود به یک ژانر تبدیل شده است و از تمام پیشرفت های تکنولوژیکی در فناوری چاپ و عکاسی رنگی در چند دهه اخیر بهره زیادی برده است.
به ناچار کتاب ها انباشته می شوند که این سؤال را ایجاد می کند – چه زمانی شما مانند ما آماده حرکت می شوید. چه چیزی را نگه می دارید؟ و چه چیزی را دست دوم هدیه می دهید یا می فروشید؟ کتابها کتابهای باغبانی سنگینی هستند، بهویژه به دلیل آن همه خاک رس چینی که روی کاغذ آغشته شده است تا براقیت عکسپسندی ایجاد کند. شما نمی خواهید تعداد زیادی از آنها را از پله ها بالا و پایین، داخل و خارج از ون، و غیره سوار کنید. با شروع با کتاب های مرجع، متوجه می شوم که به سختی از شر هیچ کدام خلاص می شوم. اینترنت البته به اولین نقطه مرجع تبدیل شده است، اما محدودیت های زیادی دارد. در یک نام گیاه قرار دهید و اغلب این سایت های مهد کودک هستند که بالا می آیند. پیدا کردن منابع بیعلاقهتر یا چیز دیگری در مورد گیاه به شما میگوید، میتواند بسیار دشوار باشد. وب سایت ها اغلب فقط داده های طاس را ارائه می دهند: قد، زمان گلدهی، منطقه سرسختی و غیره، اما هیچ یک از ذهنیت و نظری که به متن در یک کتاب شخصیت واقعی می دهد، و اغلب در تصمیم گیری در مورد اینکه آیا چیزی رشد کنید یا خیر بسیار مفیدتر است. نه هیچ چیز آنلاینی به عقل خشک هنک گریتسن نمی رسد گیاهان رویایی برای باغ طبیعی یا فضولی اشرافی سنجیده گراهام استوارت توماس در گیاهان باغ چندساله، یا، فلوریگیوم مدرن: گزارش مختصری از گیاهان علفی، از جمله پیاز، برای استفاده عمومی در باغ. چنین فوق العاده 18هفتم
عنوان قرن
کتاب های مربوط به باغ ها یا توسط طراحان موضوع متفاوتی است. بنابراین بسیاری از آنها ناگزیر در دسته “میز قهوه” هستند که بسیار مورد تمسخر قرار می گیرند. ناشران نیز گردش مالی بالایی دارند، بنابراین همان مفهوم کتاب اساساً هر چند سال یک بار با نویسندگان و عکاسان مختلف منتشر می شود. هرگز فراموش نمیکنم یک ویراستار سفارشدهنده به من گفت: «ما پنج سال است که یک کتاب باغ کوچک درست نکردهایم، وقت آن است که یک کتاب دیگر بنویسیم»، مفهومی از «نوبت توست». پیشرفتها در رنگسازی به این معناست که آنچه ده سال پیش ممکن بود خیرهکننده به نظر میرسید، اکنون قدیمی و مبهم به نظر میرسد. بسیاری از نوشتن در مورد طراحی نیز مبهم است. تحلیل سخت واقعی کمی در مورد اینکه چرا برخی از طرح ها کار می کنند و برخی دیگر کار نمی کنند وجود دارد. طراحان که در مورد کار خود می نویسند اغلب یک فاجعه است، آنها فاقد دیدگاهی برای “ایستادن خارج از کار خود” هستند، برای توضیح نحوه عملکرد آن، چه رسد به اینکه به طور انتقادی به آن نگاه کنند. همانطور که ممکن است حدس زده باشید، تعداد زیادی از این ها به انبوه «برو به دست دوم» ختم می شود.
مجلات قدیمی هم در حال انتشار هستند. به هر حال همیشه کتابخانه لیندلی در لندن وجود دارد که باید از آن عبور کرد. و به طور فزاینده ای، مانند مجله انجمن گیاه هاردی، مطالب به صورت آنلاین در دسترس هستند
هر چند وقت یکبار به نسخههایی که با دقت سفارش داده شدهاند، مراجعه میکنم باغ
که نزدیک به دو متر را در قفسه های من اشغال کرد؟ تقریبا هرگز. بیرون می روند. هورتوس? اسم جمعی برای a pile of Hortuses; کلاسیکیست ممکن است «هورتی» را پیشنهاد کند، من یک «راضی» را پیشنهاد میکنم – نوشتههای بسیار خوبی در آن، و بسیار زیباتر از آن که بتوان آن را در بازیافت نشان داد، اما همیشه بهطور عجیبی چالشانگیز و بیچالش – از نوع «باغهایی از یک بعدازظهر طلایی» است. از خود راضی بودن بنابراین آنها در ebay هستند، مگر اینکه کسی بخواهد بیاید و آنها را تحویل بگیرد. هر پیشنهادی؟
در مرور کتابها به یاد برخی از جواهرات واقعی، آثار کلاسیکی میافتم که برجستهتر و در بسیاری از موارد شایسته شناخته شدن هستند: اندرو لاوسون کتاب رنگ باغبان، باغ درونی توسط Julie Moir Messervy (رویکردی روانشناختی برای طراحی باغ، کاملا منحصر به فرد) طراحی گیاه محور توسط لورن اسپرینگر و اسکات اوگدن. موضوع مشترک این است که یک رویکرد منحصر به فرد، یک دید منحصر به فرد، خارج از چارچوب است. وقتی در نشر باغ این همه یکسان است، چنین فردیت اهمیت بیشتری پیدا می کند.