یک آرامش کوچک انقلابی – باغبان ناامید


شاید این فقط من باشم، اما سال 2021 به عنوان یک آزمون جدی برای استقامت ما چه به طور کلی و چه به عنوان باغبان احساس می شود. ما سال را در قرنطینه شدید شروع کردیم، زیرا برنامه های کریسمس خود را در ساعت یازدهم محدود کرده بودیم. اکنون غیرممکن به نظر نمی رسد که سال 2022 نیز به همین ترتیب آغاز شود. گاهی اوقات به خودمان اجازه می‌دهیم تصور کنیم که ممکن است پایان مشکلات ما در پیش باشد، و یادآوری می‌کنیم که همه چیز تقریباً به حالت عادی بازگشته است، فقط برای کووید 19 که یک نوع جدید و خطرناک‌تر تولید کند. آیا این آشفته است؟ ما نباید؟»، «می توانیم؟ نمی توانیم؟ سناریوی عادی جدید؟ بهشت منع

بهار طولانی و سرد بود و در نهایت جای خود را به تابستانی بی‌درخش داد. گیاهان مناقصه و نهال های گرانبها باید تا ژوئن در بال ها منتظر بمانند تا بتوانند در مرکز صحنه بی خطر باشند. برخی از گیاهان در شرایط خنک تر شکوفا می شدند، برخی دیگر پاهای خود را می کشیدند. هفته‌ها و سپس ماه‌ها به خودم می‌گفتم که یک طلسم گرم نزدیک است، اما هرگز اتفاق نیفتاد. دلم برای ساعات آفتابی فراوانی که سال 2020 به ما برکت داد، تنگ شده بود. در بخش، گوجه‌فرنگی‌ها سوخته بودند و کدوها هرگز موجوی خود را پیدا نکردند، با این حال ما از محصول خوبی از ریواس، لوبیا، سیب‌زمینی، تمشک و خیار لذت بردیم. یک پاییز ملایم تا حدودی سرماهای اولیه را جبران کرد و این فصل را به روشی جدید برای من محبوب کرد. ماه های ملایم سپتامبر و اکتبر محیطی عالی برای شکوفایی گل محمدی و داوودی ما ایجاد کرد. نوامبر به طرز مشکوکی آرام بود و به طور مسالمت آمیزی به یک دسامبر معمولاً رو به مرگ تبدیل شد. مونتی دان ماه جاری را به طرز درخشانی خلاصه می کند:

دسامبر برای باغبانان ماه دلگیر است. اگر هر یک از خرده‌های پاییز هنوز در آغازش بچسبد، در پایان همه آن‌ها دور ریخته می‌شوند. برگ‌هایی برای جمع‌آوری و شاید درختان و پرچین‌هایی برای کاشت وجود دارد، اما هوای طاقت‌فرسا، کوتاهی روزها به این معناست که در حقیقت از باغبان چیز کمی خواسته می‌شود و بسیار کم است.

من در چند روز گذشته به صحبت‌های مونتی فکر کرده‌ام و به این نتیجه رسیده‌ام که به همین خوبی دسامبر ماه سخاوتمندانه‌تری نیست. همه ما، به درجات مختلف، خسته، مشغله و سنگینی باری که در طول یازده ماه گذشته جمع کرده ایم، هستیم. ما آنقدر خسته‌ایم که نمی‌توانیم کارهای دیگری انجام دهیم، جز اینکه با خوشحالی نیمه‌هوشیار به سمت کریسمس و سال نو تلو تلو بخوریم. در این ماه من و Beau سعی کرده‌ایم زمان و اشتیاق کافی برای پاکسازی قسمت‌ها، کاشت هر پیاز گل لاله و مرتب کردن کارگاه خود داشته باشیم. یافتن انرژی آسان نبوده است و ما رضایت چندانی از کارمان به دست نیاورده ایم. به نظر من بهتر است بپذیریم که آذرماه، ماهی است که برای ما برنامه دارد و نه برعکس. با جریان حرکت کنید، آن را در آغوش بگیرید یا تحمل کنید، اما با آن نجنگید – شما برنده نخواهید شد. در ژانویه، زمانی که جشن ها به پایان رسید و می توان شروعی جدید کرد، زندگی و باغ خود را دوباره کنترل کنید.

از این رو امروز، در کوتاه ترین روز سال، باید کمی به خود و همدیگر ضربه بزنیم که سالی پرتلاطم و پر دردسر را تا این حد پشت سر گذاشتیم. یک نوشیدنی بریزید، بغلتانید، با خودتان مهربان باشید و بقیه سال را تا جایی که می توانید تنبل و بدون زحمت بگذرانید. در هیچ زمان دیگری باغ های ما کمتر به ما نیاز ندارند و خانواده و دوستان ما بیشتر به ما نیاز دارند. گلدان های کثیف، بسته های دانه درهم، لامپ های تصادفی و گل های رز هرس نشده تا دو هفته دیگر چالش بسیار کمتری به نظر می رسند. TFG.