شاید این اولین سال در تاریخ جهان باشد که پاییز به ساحل خلیج فارس نمی رسد.
خوب، احتمالاً نه، اما شروع به چنین احساسی کرده است! به عنوان کسی که شروع به شمارش معکوس ماه ها، هفته ها، روزها برای پایان تابستان در ماه ژوئن یا جولای می کند، این دردناک است.
در حوالی اینجا، می دانیم که سپتامبر احتمالاً به طرز ناخوشایندی گرم و مرطوب خواهد ماند، اما برخی از ما دوست داریم خودمان را گول بزنیم و امیدوار باشیم که حداقل اولین نشانه هوای خشک پاییز را به ارمغان بیاورد. (چنین شانسی نیست، این سفر به دور خورشید!)
تا اکتبر، ما احساس می کنیم صادقانه هستیم سزاوار کمی تسکین – اما امسال به اندازه معمول وجود ندارد! هواشناسان یکی دو بار پیشبینیهای دوربردی را با پایینترین حد وسوسهانگیز در دهه 60 و (به جرأت میتوانم زمزمه کنم؟) حتی دهه 50 نشان دادهاند، اما همه آنها باطل شدهاند. حالا دیگر امیدوارانه یا دلگرم کننده به نظر نمی رسند. آنها می گویند به لطف یک خط الراس فشار قوی که تکان نمی خورد، اواسط اکتبر قبل از رسیدن هوای پاییز است.
…باید اعتراف کنم که افسرده کننده است. من احساس میکنم که از پنجره کوتاه آب و هوای خوبمان فریب میخوریم – انگار به نوعی از ما دزدیده شدهاند و هرگز دوباره به دست نمیآیند. (و من الان حتی کاملاً شوخی نمی کنم! این واقعاً برای کسی که از تابستان بی پایان مریض و خسته شده است، شکست است.)
این که تابستان امسال باغ را “برود” فایده ای ندارد و به خودم می گویم وقتی هوا سرد شود، آن را حل می کنم. خوب، هر چه این تابستان طولانی تر شود، احتمالاً اوضاع بدتر می شود. من حتی مطمئن نیستم که نقشه حمله من چیست.
(*آه رقت انگیز از ترحم به خود*)
اوه خوب
در حالی که منتظر شروع ماه اکتبر هستیم رفتار کردن مثل اکتبر، حدس میزنم میتوانم به ویرایش و ارسال عکسهای پشت سر هم ادامه دهم. این بار، بیشتر روزلی است!
——–
من با انواع جدید به نام باغ شروع می کنم.
“جو باربر”.
این یکی امسال چندان شکوفا نشد، تا جایی که من به یاد دارم، اما هنوز در حال حل شدن است. اگرچه شکل جالبی دارد – (شکوفه دوم از این نظر بسیار زیباتر از اولی به نظر می رسید) – و زرد لیمویی مطمئناً روشن و شاد است!
“جادوی نیمه شب”.
عکس های این عکس در پست های قبلی هم هست. من فکر می کنم این یکی از گلدهی های بهتر گیاهان جدید بود. این یک زنبق روز قرمز بسیار تیره با مرکز زرد لیمویی بزرگ و بسیار متضاد است. گلبرگ ها دارای آن درخشندگی مخملی هستند که تقریباً سیاه به نظر می رسند. “Midnight Magic” یک انتخاب قابل توجه برای طرفداران نیلوفرهای تیره روز است.
‘جعبه پاندورا’.
“جعبه پاندورا” یک افسونگر است. گلها در سمت کوچکتر هستند، اما تعداد کمی از آنها وجود دارد، و ناحیه چشم بنفش به طرز شگفتانگیزی روی گلبرگهای خامهای خودنمایی میکند. این یک شبگرد کوچک شیرین است که با بسیاری از گیاهان و رنگ های دیگر به خوبی بازی می کند.
“داوطلب سرخ”.
این یکی برای من کمی یک آزمایش است. من سعی کردم سبزه های همیشه سبز و نیمه همیشه سبز را انتخاب کنم، نگران این بودم که منطقه ما ممکن است سرمای کافی برای شاد نگه داشتن نیلوفرهای خفته را نداشته باشد، اما «داوطل قرمز» نظرات درخشانی داشت، تصمیم گرفتم آن را امتحان کنم. تا اینجا، خیلی خوب – اما دوباره، تازه اولین سال است که در باغ ما حضور دارد.
این تنوع به تولید تکثیر شهرت دارد، کیفیتی که من آن را در یک روزه دوست دارم. (گیاهان آزاد به طور خود به خود از ساقه گیاهان موجود جوانه می زنند؟ چه کسی این را دوست ندارد؟!) من امسال هیچ کدام را ندیدم، اما سعی می کنم دفعه بعد به یاد داشته باشم که آنها را تماشا کنم.
این یک روزنوشته قرمز زیبا است – واقعاً چشم نواز. من تضاد گلوی طلایی پر ستاره را در مقابل آن قرمز شفاف و دلپذیر دوست دارم.
“هارلم اسپانیایی”.
من “هارلم اسپانیایی” را دیدم که در وبلاگ باغ دیگری به نمایش درآمد و آن را دوست داشتم.
فکر نمیکنم عکسهای واقعاً عالی داشته باشم (حداقل در این دسته)، اما آنها بهتر از هیچ هستند. قرار است رنگ بیشتر ارغوانی باشد تا قرمز – اما در Daylily Land “بنفش” مانند رنگ انگوری یا بنفش مایل به آبی نیست که در جعبه مداد رنگی (یا در عنبیه) پیدا کنید. معمولاً مایل به صورتی یا قرمز است.
به کناری، این یک روزنه خیره کننده است – یکی دیگر از آن شکوفه های واقعا تیره و مخملی. در باغ ما، گلها به رنگ قرمز شرابی غنی بودند و مانند بسیاری از نیلوفرهای قرمز روز گلویی زرد دارند که تضاد بزرگی در برابر گلبرگهای تیره ایجاد میکند.
همانطور که در عکس اول زیر می بینید، جوانه ها نیز با رنگ بنفش رنگ آمیزی شده اند.
“ژان سوان”.
یک یا دو سال پیش، به شما می گفتم که من واقعاً یک “آدم دو روزه” نیستم. منظورم این است که آنها اوکی بودند، اما من یک دوتایی از یک کاتالوگ انتخاب نمی کردم. خب، من حدس میزنم که مردم تغییر میکنند، زیرا من با شکوفههای کرکی، فانتزی و دوتایی «Jean Swann» تحت تأثیر قرار گرفتهام! مثل دامن کرینولین به شکل روزانه!
این شکوفه ها معادل گل برخی شیرینی های کف دار هستند. رنگ زرد کم رنگ/کرم به ظاهر شیرین و شیرین میافزاید. (آنها واقعاً به اندازه کافی برای خوردن به نظر می رسند. در واقع، حداقل برخی از قسمت های برخی از گیاهان روزانه، از جمله گل ها، هستند خوراکی… اما فکر کنم بگذرم.)
من این یکی را خیلی دوست دارم. (یک دیلی مشابه جدید و مشابه در یک پست وبلاگ آینده منتشر می شود. کمی دیرتر از “Jean Swann” در فصل شکوفا شد.)
“آپولودوروس”.
اکنون، این روزانه ارغوانی است. من آن رنگ را دوست دارم، و آن واترمارک (حلقه روشن تر یاسی در وسط) را دوست دارم، و من عاشق آن رفلکس ها هستم، و من فقط عاشق این روزلی هستم. این هم یک رونق دهنده است.
آیا متوجه ملخ کوچولو(؟) روی آن گل شده اید؟ کمی نزدیکتر زوم کردم و به آن چشمها نگاه کردم! به نظر می رسد که دقیقاً به دوربین خیره شده است! (g)
خوب، حالا به سراغ نیلوفرهای ناشناس/بدون برچسب بروید! (اگر پستهای عکس روزانه من را مرور کرده باشید، چهرههای آشنای زیادی در اینجا وجود دارد.)
این نیلوفرهای پرتقالی دوتایی (سه تایی؟) یا ‘Kwanso’ یا ‘Flore Pleno’ هستند. من نمی دانم چگونه آنها را از هم جدا کنم. من خوانده ام که “کوانسو” دوازده گلبرگ و “فلور پلنو” هجده گلبرگ دارد. اگر این درست است، اینها باید «Flore Pleno» باشند، زیرا قطعاً کاملاً سه برابر هستند. با این حال، دیگران می گویند که “Kwanso” می تواند دو برابر شود و سه گانه. …بنابراین، تا آنجایی که به من مربوط می شود، واقعاً چیزی برای گفتن وجود ندارد. به نظرم «کوانسو» راحتتر به خاطر میآید، بنابراین معمولاً آنها را اینگونه مینامم.
هر چه که هستند، من شروعم را از مادرم و شاید هم مادربزرگم گرفتم. آنها پرورش دهندگان بسیار سرزنده ای هستند و همیشه در فصل کمی زودتر از نیلوفرهای نارنجی ساده (به قول بعضی ها، نیلوفرهای خندق) شکوفا می شوند.
همین برای این دسته از عکس های روزانه! بیشتر در راه است!